نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

متن درس «ستاره روشن» و معنی متن:

درس هفدهم

ستاره روشن

 

  • نوع نثر: ساده
  • نویسنده: ابوالفضل بیهقی
  • برگرفته از کتاب: تاریخ بیهقی

 

چنان خواندم که چون بزرگمهرِ حکیم، برادران را وصیّت کرد که «در کُتب خوانده ام که آخرالزّمان پیغامبری خواهد آمد، نام او محمّد مصطفی (ص) اگر روزگار یابم، نخست کسی من باشم که بدو گَرَوم، شما هم فرزندان خود را چنین وصیّت کنید تا بهشت یابید.»

در جایی خوانده ام که وقتی بزرگمهر حکیم به برادرانش سفارش کرد که «در کتاب ها خوانده ام که در آخرِ زمان پیامبری می آید به نام محمّد مصطفی (ص). اگر زنده بمانم، اوّلین کسی خواهم بود که از او اطاعت می کنم. شما هم به فرزندان خود سفارش بکنید که از او پیروی کنند تا به بهشت بروید.»

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

وصیّت

سفارش، توصیه

کتب

جمع کتاب

روزگار یابم

زنده بمانم

نخست

اوّل

آخرالزّمان

آن قسمت از زمان که به روز قیامت وصل می شود

بدو گرَوم

تابع او شوم، از او اطاعت کنم

 

حکما و علما نزدیک وی آمدند و می گفتند که ما را از علم خویش بهره دادی و هیچ چیز دریغ نداشتی تا دانا شدیم، ستاره ی روشن ما بودی که ما را راه راست نمودی، ما را یادگاری ده از علم خویش.

دانشمندان و عالِمان، نزد او می آمدند و می گفتند که از علم و دانش خود به ما فایده ای می دادی و همه چیز را دراختیارمان می گذاشتی تا اینکه دانا شدیم، برای ما، مانند ستاره ی روشنی بودی که در میان تاریکی و گمراهی، راهنمایی و هدایت مان می کرد. به ما از علم و دانش خویش، یادگاری بده.

واژه

معنی واژه

حُکما

جمع حکیم، دانشمندان

علما

جمع عَلیم، عالِمان، دانشمندان

دریغ نداشتی

از انجام دادن به کاری خودداری نمی کرد

 

گفت: وصیّت کنم شما را که خدای، عَزّ وَ جلّ، به یگانگی شناسید و وی را اطاعت دارید و بدانید که کردار زشت و نیکوی شما می بیند و آنچه در دل دارید، می داند و زندگانی شما به فرمان اوست.

به شما سفارش می کنم که خدای گرامی و بزرگ را یکتا و یگانه بدانید و از او پیروی کنید و بدانید که خدا، کارهای خوب و بد شما را می داند و هرچه در درون شما پنهان باشد، از آن آگاه و باخبر است و زندگی شما به امر و فرمان خداوند در گردش است. (اختیار شما در دستِ خداوند است)

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

عَزّ

عزیز است

جَلّ

بزرگوار است

عَزّ وَ جلّ

عزیز و بزرگوار است

 

نیکویی گویید و نیکوکاری کنید که خدای، عَزّ وَ جَلّ که شما را آفرید برای نیکی آفرید زینهار تا بدی نکنید و از بدان دور باشید که بد کننده را زندگانی، کوتاه باشد و پارسا باشید و چشم و گوش و دست از حرام و مال مردمان، دور دارید.

سخن خوب بگویید و کارهای نیک انجام بدهید که خدای گرامی و بزرگ شما را آفرید تا نسبت به هم به نیکی رفتار کنید و از بدی پرهیز کنید و از انسان های بد و ناشایست دور باشید، زیرا عمر انسان های بدکار کم است و پرهیزگار باشید و با تمام وجود از مال حرام و مال مردم، دوری کنید و به آن ها دست نزنید.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

زینهار

زنهار، آگاه باش

پارسا

پرهیزگار، پاکدامن

 

راست گفتن پیشه گیرید که روی را روشن دارد و مردمان، راستگویان را دوست دارند و راستگوی هلاک نشود. و از دروغ گفتن دور باشید که دروغ زن ار چه گواهی راست دهد، نپذیرند.

به راستگویی بپردازید که راستگویی سبب روشنایی و شادی چهره می شود و انسان ها، راستگویان را دوست دارند و انسان راستگو، نابود نمی شود و از دروغ گفتن دوری کنید، زیرا دروغگو حتی اگر شهادت درست بدهد، کسی حرف او را باور نمی کند.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

پیشه گیرید

به چیزی پرداختن

هلاک

نابودی، نیست شده

 

و مردمان را عیب مکنید که هیچ کس بی عیب نیست؛ هرکه از عیب خود نابینا شد، نادان تر مردم باشد. و خوی نیک، بزرگتر عطاهای خدای است عَزّ وَ جلّ. و از خوی بد دور باشید که بندِ گران است بر دل و بر پای، همیشه بدخو در رنج بزرگ باشد و مردمان از وی به رنج.

از مردمان عیب جویی نکنید؛ زیرا انسان بدون عیب وجود ندارد؛ هرکسی از عیب و اشکال خود آگاه نباشد، از همه ی مردم نادان تر است. اخلاق خوب، بزرگترین بخشش خداوند عزیز و بزرگ است به انسان. از بداخلاقی دوری کنید که زنجیر سنگینی بر دل و پای انسان است و او را آزار می دهد، انسان بداخلاق همیشه در رنج و سختی است و دیگران هم از دست اخلاق بدِ او در رنج و سختی هستند.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

عیب

اشکال، ناپسند

خوی

اخلاق

نیک

خوب

عطا

بخشش

گران

سنگین

بدخو

بداخلاق، اخمو

 

و نیکوخوی در هر دو جهان، ستوده است. و هر که از شما به زاد بزرگتر باشد، وی را بزرگتر دارید و حرمت او نگاه دارید.

انسان خوش اخلاق در دنیا و آخرت مورد ستایش قرار می گیرد. هرکسی که سنّش از شما بیشتر است او را گرامی تر بدارید و احترام او را حفظ کنید.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

زاد

سن، زمان عمر

حرمت

احترام

ستوده

ستایش شده، پسندیده

 

ابوالفضل بیهقی (385 – 470 هـ.ق):

ابوالفضل محمّد بن حسین نویسنده (کاتب) دانشمند سلطان محمود و مسعود غزنوی است. وی پس از کسب معلومات در نیشابور به دیوان رسایل محمود غزنوی راه یافت و در خدمت ابونصر مشکان به کار پرداخت. اثر معروف او تاریخ بیهقی است.

 

تاریخ بیهقی:

تاریخ بیهقی یا تاریخ مسعودی نام کتابی نوشته ی ابوالفضل بیهقی است که موضوع آن تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی پسر سلطان محمود غزنوی است.


سایر مباحث این فصل